ادامه تک پارتی کوک
ویو ات: از اتاق رفتم بیذون هنوز تو شک بودم اخه رئیس چرا منو انتخاب کرد بین این همه دختر حالا باید نقش زنشو بازی کنم واییی
ساعت کاری تموم شد وقتی خواستم برم رئیس صدام زد
_ات ات
+بله رئیس
_بیا من میرسونمت
+نه ممنون رئیس خودم میرم
_همین که گفتم اصابم رو خورد نکن(جدی)
+چشم
ویو نویسنده: ات و جونگکوک سوار ماشین شدند و راه افتادند
+ام رئیس ولی خونه ی من اون طرفی نیست
_داریم میریم خونه من
+چرا
_چون باید امشب بریم مهمونی
+خوب من که لباسی ندارنم
_خودم بهت لباس میدم
.............+
تو راه هیچ حرفی بینمون نبود رسیدیم و از ماشین پیاده شیدیم واو عجب خونه ای بود ادم دهنش باز میشد اصلا چقدر بزرگ بود
_خوب ات رسیدیم پیاده شو
+باشه. رئیس دست منو گرفت و با هم وارد نونه شدییم که یک دختره داخل خونه بود
☆ا ددی اومدی خیلی منتظرت بودم. ا.ون هرزه کیه با خودت اوردی
_اولا گمشو از خونه ی من بیرون دوما هرزه خودتی
+ رئیس این دوست دخترته
_نه بابا این دختر عممه که فقط منو به خواطر پول میخواد عمم میخوااد ما با هم ازدواج کنیم اونم فقط به خاطر پول ولی من نمیخام
ام راستی برو طبقه بالا اتاق سمت چپی رو تخت یک لباس هست اونو بردار بپوش تا بریم
+باشه.
ویو ات: رفتم اتاقه چقدر بزرگ بود وایی سلیقه ی لباسش چقد هم خوبه لباسرو پوشیدم و یک ارایش ملایمی کردم اومدم بیرون رئیس چقدر خوشتیپ شده بود
ویو کوک:.........
الان میزارم بای♡
ساعت کاری تموم شد وقتی خواستم برم رئیس صدام زد
_ات ات
+بله رئیس
_بیا من میرسونمت
+نه ممنون رئیس خودم میرم
_همین که گفتم اصابم رو خورد نکن(جدی)
+چشم
ویو نویسنده: ات و جونگکوک سوار ماشین شدند و راه افتادند
+ام رئیس ولی خونه ی من اون طرفی نیست
_داریم میریم خونه من
+چرا
_چون باید امشب بریم مهمونی
+خوب من که لباسی ندارنم
_خودم بهت لباس میدم
.............+
تو راه هیچ حرفی بینمون نبود رسیدیم و از ماشین پیاده شیدیم واو عجب خونه ای بود ادم دهنش باز میشد اصلا چقدر بزرگ بود
_خوب ات رسیدیم پیاده شو
+باشه. رئیس دست منو گرفت و با هم وارد نونه شدییم که یک دختره داخل خونه بود
☆ا ددی اومدی خیلی منتظرت بودم. ا.ون هرزه کیه با خودت اوردی
_اولا گمشو از خونه ی من بیرون دوما هرزه خودتی
+ رئیس این دوست دخترته
_نه بابا این دختر عممه که فقط منو به خواطر پول میخواد عمم میخوااد ما با هم ازدواج کنیم اونم فقط به خاطر پول ولی من نمیخام
ام راستی برو طبقه بالا اتاق سمت چپی رو تخت یک لباس هست اونو بردار بپوش تا بریم
+باشه.
ویو ات: رفتم اتاقه چقدر بزرگ بود وایی سلیقه ی لباسش چقد هم خوبه لباسرو پوشیدم و یک ارایش ملایمی کردم اومدم بیرون رئیس چقدر خوشتیپ شده بود
ویو کوک:.........
الان میزارم بای♡
- ۳.۸k
- ۳۰ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط